منتقدان و تحليلگران، راه درست را نشان مي دهند

منتقدان و تحليلگران، راه درست را نشان مي دهند

تحليلگران، منتقدان و کارشناسان، کينه و کدورتي با کسي ندارند. فقط دانش و تجربيات خود را در اختيار ديگران قرار مي دهند.

به عنوان مثال يک منتقد و کارشناس ادبي و هنري ديدگاه خود را راجع به يک اثر بيان مي کند. تحليلگر و کارشناس فوتبال، تحليل ها و پيش بيني هاي خود را از رقابت هاي دو يا چند تيم فوتبال ارائه مي دهد و علي رغم آنکه نتيجه بازي به طور کامل طبق پيش بيني هاي وي تحقق نمي يابد اما طبيعتا براي ورزشکاران و طرفداران فوتبال جذاب و آموزنده است. کارشناس هواشناسي نيز بر اساس نقشه ها و حرکت ابرها تحليل خود را ارائه و پيش بيني هاي لازم را انجام مي دهد. شايد اوضاع جوي طبق پيش بيني هاي کارشناس هواشناسي اتفاق بيفتد، يا هم ممکن است بنابر دلايلي، پيش بيني وي درست از آب در نيايد. لذا نبايستي وي را مورد سرزنش قرار داد.

ستاره شناسان و کارشناسان نجوم هم بر اساس علم و تجربياتي که در اين خصوص دارند، پيشگويي ها و تحليل هايي راجع به آينده جهان و سرنوشت انسانها ارائه مي دهند که گاهي اوقات هم نسبتا درست در مي آيد. گروهي از مردم به طور صد در صد اين پيشگويي ها را باور مي کنند و عده اي از مردم هم اعتقادي به اين پيشگويي ها و آينده نگري ها ندارند و آنرا نوعي خرافات مي دانند. به نظرات هيچکدام از اين گروهها نمي توان خرده گرفت. زيرا توقع بي جايي است که انتظار داشته باشيم همه مردم يک جور فکر کنند. بالاخره هر کسي عقل دارد آزاد است هر جور دوست دارد فکر کند. اگر برخي پيشگويي ها و پيش بيني هاي تحليلگران و کارشناسان به حقيقت تبديل شد، آن دسته از افراد که باور نداشتند، به باور مي رسند.

در تحليل هاي سياسي هم همين داستان است. مثلا صادق زيباکلام يا عباس عبدي، احمد زيدآبادي و . تحليلگر مسائل سياسي و اجتماعي هستند و هميشه تحليل‌هاي جالب و جذابي ارائه مي دهند که بيشتر آنها به واقعيت نزديک است. ممکن است با توجه به تصميمات سياستمداران و دولتمردان، بعضي از تحليل هاي آنان به واقعيت نپيوندد که باز هم اين اتفاق به هيچ عنوان جايي براي سرزنش ندارد. چرا که اگر سياستمداران با همان فرمان پيش مي رفتند احتمالا پيش بيني هايشان درست در مي آمد. چنانچه مسايل و رويدادهاي جامعه طبق پيش بيني ها و تحليل هاي صاحب نظران و تحليلگران اتفاق نيفتاد، نبايد ما آنها را به باد انتقاد بگيريم. زيرا آنها پيش از هر اتفاقي چنين تحليل هايي ارائه داده اند تا سياستمداران و تصميم گيرندگان را از راه خطا بازدارند و راه درست را پيش پاي آنها بگذارند و اتفاقا اکنون راضي و خرسندند که توصيه هاي آنها موثر واقع شده و آن اتفاقات ناگوار نيفتاده است.

يک تحليلگرسياسي و اجتماعي، بعد از حرکت و اقدامات سياستمداران، مجددا تحليل ديگري را ارائه مي دهد و اين نشانه تيزبيني و آينده نگري تحليلگر است. اگر نقدي به تحليل يک کارشناس و تحليلگر داريم مي توانيم با دليل قانع کننده، تحليل وي را نقد کنيم و نيازي به توهين و بي احترامي نيست.

به قلم: حسين فريدوني - سردبير صدف 

منتقدان و تحليلگران، راه درست را نشان مي دهند